عروسکم
پارت : ۱۵
ویو جیسو
نمیدونم اما حس میکردم هم من جین و دوس دارم هم جین منو بعضی وقتا یه نگاهای ریزی بهم میکرد
ویو رزی
داشتم فیلم میدیدم که متوجه جنی و تهیونگ شدم دقیقا معلوم بود لیلی و مجنون بهم رسیدن .
لیسا : چرا مرد یارو (تو فیلم)
جیسو : عررررر
رزی : جیسو مرده مرد جیسووووو(اخری با داد)
🗣: جیسو
جیسو : اوپا !
ویو جین
نمیدونم اون یارو کی بود اما با شنیدن اسم جیسو سری امد سر میز .
جیسو و رزی و جنی و لیسا کلی با یارو احوال پرسی کردت و یارو دقیقا کنار جیسو نشسته بود .
از خودم چه پنهان حسودیم میشد
ته : این یارو کیه ( با بی اعصابی )
رزی : اسم این یارو بنگچان عه . از بچگی با هامون دوس بوده
جنی : چه خبر ؟ از یونا
بنگچان : سلامتی همه چی خوب یونا هم رفت پاریس مسافرت
لیسا : واقعا ؟ کی میاد ؟ باکی رفته ؟ کجا یه پاریسه دقیقا؟
جنی : گالتو ببند
لیسا ساکت شد
جنی : اوپا من خیلی گشنمه میتونی سریع تر سفارشارو بیاری
بنگچان : داره میاد
رزی : کو ؟
بنگچان : اونا ( به کارکن که داره سفارشارو میاره اشاره میکنه )
کوک : اخ جون
سفارشارو میارن
کارکن : توت فرنگی مال کیه ؟
تنی : من
جنی : نه مال منه
ته : باشه ( با رامش )
جنی شوک بود از این که قبول کرد برای جنی برای اینکه نگاهای عاشقانه شون بشکنه سریع توت فرنگی رو برداشت و شروع کرد خوردن
( توی نوشیدنی ها مشروبه)
ته : من گردو رو برمیدارم
ویو جیمین
همه داشتن نوشیدنی میخوردن
اما خیلی جالب بود ارامش رزی بود مونده بودم چطوری بعد از قظیه کوک انقدر حالش خوبه ؟
من روبه روش نشسته بودم پامو زدم به پاش با اشاره بهش گفتم بیا دنبالم لطفا
جیمین : من میرم دستشویی
جین : بای بای
جیمین : انگار دارم میرم ماه عسل
کوک : عه پس خوش بگذره
ته : ببندید
کوک : تو به افق نگاه کن (منظورش جنی بود ) ( جوری گفت که فقط تهیونگ بشنوه)
رزی : منم میرم دستامو بشورم دستم چسبون شده
دخترا : اوکی
ویو رزی
رفت سمت دستشویی جیمین که وایساده و منتظر من هس و دیدم رفتم خیلی قوی رفتم سمتش
رزی : کارم داشتی ؟
جیمین دستشو گذاشت رو شونه رزی
جیمین : ببخشید
رزی : چیو
جیمین : واسه کوک ببخشید بچگی کرد (با بغض)
رزی دستشو گذاشت رو شونه جیمین
رزی : تقصیر تو نبود گریه نکن و تازه کار خیلی بدی ام نکرد فقط اذیت کرد
پیش دخی و پسرا:
بنگچان : نگفتید این پسر خوشتب ها کیننکنه
جنی : نکنه چی؟
بنگچان : دوس پسرتونن
دخترا : نهههههههه (با داد)
پسرا از واکنش دخترا خندشون گرفت
بنگچان : حالا بیاین منو بخورین
دخترا : لازم باشه میخوریم (هم زمان)
دخترا قضیه رو توضیح دادن
کوک : دختر لیسا خیلی خوشگله جین مگه نه ؟
جین : ببند هول
جین : ما دیگه رفع زحمت میکنیم
ویو جیسو
نمیدونم اما حس میکردم هم من جین و دوس دارم هم جین منو بعضی وقتا یه نگاهای ریزی بهم میکرد
ویو رزی
داشتم فیلم میدیدم که متوجه جنی و تهیونگ شدم دقیقا معلوم بود لیلی و مجنون بهم رسیدن .
لیسا : چرا مرد یارو (تو فیلم)
جیسو : عررررر
رزی : جیسو مرده مرد جیسووووو(اخری با داد)
🗣: جیسو
جیسو : اوپا !
ویو جین
نمیدونم اون یارو کی بود اما با شنیدن اسم جیسو سری امد سر میز .
جیسو و رزی و جنی و لیسا کلی با یارو احوال پرسی کردت و یارو دقیقا کنار جیسو نشسته بود .
از خودم چه پنهان حسودیم میشد
ته : این یارو کیه ( با بی اعصابی )
رزی : اسم این یارو بنگچان عه . از بچگی با هامون دوس بوده
جنی : چه خبر ؟ از یونا
بنگچان : سلامتی همه چی خوب یونا هم رفت پاریس مسافرت
لیسا : واقعا ؟ کی میاد ؟ باکی رفته ؟ کجا یه پاریسه دقیقا؟
جنی : گالتو ببند
لیسا ساکت شد
جنی : اوپا من خیلی گشنمه میتونی سریع تر سفارشارو بیاری
بنگچان : داره میاد
رزی : کو ؟
بنگچان : اونا ( به کارکن که داره سفارشارو میاره اشاره میکنه )
کوک : اخ جون
سفارشارو میارن
کارکن : توت فرنگی مال کیه ؟
تنی : من
جنی : نه مال منه
ته : باشه ( با رامش )
جنی شوک بود از این که قبول کرد برای جنی برای اینکه نگاهای عاشقانه شون بشکنه سریع توت فرنگی رو برداشت و شروع کرد خوردن
( توی نوشیدنی ها مشروبه)
ته : من گردو رو برمیدارم
ویو جیمین
همه داشتن نوشیدنی میخوردن
اما خیلی جالب بود ارامش رزی بود مونده بودم چطوری بعد از قظیه کوک انقدر حالش خوبه ؟
من روبه روش نشسته بودم پامو زدم به پاش با اشاره بهش گفتم بیا دنبالم لطفا
جیمین : من میرم دستشویی
جین : بای بای
جیمین : انگار دارم میرم ماه عسل
کوک : عه پس خوش بگذره
ته : ببندید
کوک : تو به افق نگاه کن (منظورش جنی بود ) ( جوری گفت که فقط تهیونگ بشنوه)
رزی : منم میرم دستامو بشورم دستم چسبون شده
دخترا : اوکی
ویو رزی
رفت سمت دستشویی جیمین که وایساده و منتظر من هس و دیدم رفتم خیلی قوی رفتم سمتش
رزی : کارم داشتی ؟
جیمین دستشو گذاشت رو شونه رزی
جیمین : ببخشید
رزی : چیو
جیمین : واسه کوک ببخشید بچگی کرد (با بغض)
رزی دستشو گذاشت رو شونه جیمین
رزی : تقصیر تو نبود گریه نکن و تازه کار خیلی بدی ام نکرد فقط اذیت کرد
پیش دخی و پسرا:
بنگچان : نگفتید این پسر خوشتب ها کیننکنه
جنی : نکنه چی؟
بنگچان : دوس پسرتونن
دخترا : نهههههههه (با داد)
پسرا از واکنش دخترا خندشون گرفت
بنگچان : حالا بیاین منو بخورین
دخترا : لازم باشه میخوریم (هم زمان)
دخترا قضیه رو توضیح دادن
کوک : دختر لیسا خیلی خوشگله جین مگه نه ؟
جین : ببند هول
جین : ما دیگه رفع زحمت میکنیم
- ۱.۹k
- ۳۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط